فصلنامه کار آفرینی پول و ایده

در این محل میخواهیم پول و ایده ها را مبادله کنیم، لطفا از دوستان خود که تجربه کارآفرینی دارند دعوت کنید

ارایه طرح های کارآفرینی از صفر تا صد

سلام 

آیا میدانید چگونه ایده هایتان را در قالب طرح کارآفرینی ترسیم کنید؟

لطفا دانسته های خود را در قالب نظر به دیگران انتقال دهید.

نمونه هایی از طرخ های کار آفرینی در ادامه مطلب 


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

پنج دلیل ورشکستگی نوپاها - بخش سوم

 

دلیل سوم – تیم مدیریتی ضعیف:
 یکی از دلایل غیرقابل‌باوری که موجب ورشکستگی نوپاها می‌شود تیم مدیریتی ضعیف است. یک تیم مدیریتی خوب به‌قدر کافی باهوش خواهد بود که از دلایل دوم و چهارم و پنجم اجتناب کند. تیم‌های مدیریتی ضعیف در چند حوزه موجب بروز اشتباه می‌شوند:
 آن‌ها معمولاً ازلحاظ راهبردی ضعف دارند و محصولی را می‌سازند که کسی تمایل به خریدش ندارد چراکه تیم مدیریت پیش و هنگام توسعه تلاش کافی برای اعتبارسنجی ایده‌اش نکرده است.

آن‌ها معمولاً در پیاده‌سازی و اجرایی کردن مشکل‌دارند که منجر به بروز مشکلاتی در ساخت صحیح یا به‌موقع محصول می‌شود و در نتیجه در پیاده‌سازی دستیابی به بازار ضعیف عمل خواهند کرد.
تیم زیردستانی هم که تشکیل می‌دهند ضعیف خواهد بود. جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: یک بازیکن درجه یک، بازیکن درجه یک استخدام می‌کند و یک بازیکن درجه دو فقط می‌تواند بازیکن درجه سه استخدام کند (چراکه سایر بازیکنان درجه دو تمایلی برای کار کردن با یک بازیکن درجه دو ندارند).

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

پنج دلیل ورشکستگی نوپاها - بخش دوم

دلیل دوم – شکست خوردن مدل کسب‌وکار:
 با بررسی تجارب نوپاها می‌توان دریافت که یکی از شایع‌ترین دلایل ورشکستگی نوپاها در سطح جهانی این است که کارآفرینان چگونگی جذب مشتری را آسان می‌دانند و در مورد آن بیش‌ازحد خوشبین‌اند. آن‌ها فکر می‌کنند که چون وب‌گاه یا محصول جذابی می‌سازند، مشتریان خودشان به سمت آن‌ها هجوم می‌آورند. این امر ممکن است در مورد چندین مشتری نخست درست باشد اما بعد از مدت کوتاهی، جذب کردن مشتریان بسیار سنگین و پرهزینه خواهد بود و در بسیاری از موارد هزینه جذب یک مشتری (CAC) از ارزش چرخه عمر مشتری (LTV) بسیار بیشتر خواهد بود. منظور از ارزش چرخه عمر مشتری میزان سود خالصی است که مشتری در کل دوره ارتباط آینده‌اش با کسب‌وکار برای کسب‌وکار ایجاد می‌کند.
بدیهی است که می‌باید قادر باشیم با هزینه کمتری نسبت به ارزشی که مشتری در طول چرخه عمرش تولید می‌کند مشتری جذب کنیم اما بااین‌وجود می‌توان کارآفرینان بسیاری را مشاهده کرد که توجه کافی به هزینه‌های واقعی جذب مشتری ندارند. می‌توان شاهد بود که بسیاری از طرح‌های کسب‌وکار به این اعداد و ارقام حیاتی و بحرانی توجهی نکرده‌اند.
 جوهره یک مدل کسب‌وکار
برای تمرکز بر مهم‌ترین موضوعات مدل کسب‌وکارتان کافی است به این دو سؤال در مورد آن پاسخ دهید:
 آیا می‌توانید متدی قیاس پذیر (scalable) برای جذب مشتریان بیابید؟
آیا می‌توانید بیش از آن مقداری که برای جذب مشتریان هزینه می‌کنید از آن مشتریان پول به دست آورید؟
فکر کردن در مورد چنین موارد ساده‌ای می‌تواند بسیار مفید و راهگشا باشد. قانونی برای مدل‌های کسب‌وکار وجود دارد:
قانون CAC/LTV:
این قانون بی‌نهایت ساده است:
 CAC باید کمتر از LTV باشد
 CAC = هزینه جذب مشتری
 LTV = ارزش چرخه عمر مشتری
 برای محاسبه CAC، شما می‌باید تمامی هزینه‌های مربوط به فروش و بازاریابی‌تان (شامل دستمزدها، برنامه‌های بازاریابی، سفر و…) را تقسیم بر تعداد مشتریانی که در آن مدت جذب کرده‌اید کنید؛ مثلاً اگر کل هزینه فروش و بازاریابی شما در یک دوره خاص، یک میلیارد تومان است و شما توانسته‌اید 1000 مشتری با آن به دست آورید، هزینه متوسط دستیابی به یک مشتری یک‌میلیون تومان خواهد بود.
 برای محاسبه LTV، لازم است به حاشیه سود ناشی از مشتری (سود خالص نصب، پشتیبانی و عملیاتی سازی) در طول چرخه عمرش نگاهی بیندازید. برای کسب‌وکارهایی که  یک‌بار برای همیشه از مشتری پول می‌گیرند محاسبه این موضوع بسیار ساده است. برای کسب‌وکارهایی هم که درآمدهایی تکرارشونده دارند، این موضوع را با تقسیم کردن درآمد تکرارشونده ماهیانه بر نرخ مشتریان ازدست‌رفته در آن ماه به دست می‌آید.
 ازآنجاکه اغلب کسب‌وکارها اقدامات هزینه‌بردار دیگری نظیر توسعه محصول هم دارند که هزینه‌ای اضافه بر فروش و بازاریابی محسوب می‌شود، بنابراین برای داشتن یک کسب‌وکار سودآور می‌باید میزان کمتر بودن CAC از LTV مقدار قابل‌توجهی باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

پنج دلیل ورشکستگی نوپاها - بخش اول



اگر به آمارهای منتشرشده در مورد ورشکستگی نوپا‌ها و فعالیت‌های کارآفرینانه نگاهی بیندازیم طبیعی است که از نرخ بالای شکست نوپا‌ها نگران شویم. طبق آمارها 75 درصد نوپا‌ها شکست می‌خورند. مهم نیست که عدد دقیق این آمار چه میزان است و چقدر این

آمار در خارج از کشور با ایران تفاوت دارد ولی به نظر می‌رسد این آمارها با میزان واقعی خیلی نباید تفاوت داشته باشند. این درصد بالای ورشکستگی چه دلایل اصلی دارد؟ سؤالی که در این مقاله می‌خواهیم به آن جواب دهیم.
دلیل اول – مشکلات مربوط به بازار:
یکی از دلایل اصلی ورشکستگی شرکت‌ها این است که برای محصولاتشان هیچ مشتری وجود ندارد یا مشتریانش بسیار اندک‌اند. چند نشانه رایج این موضوع به شرح زیر است:
طراحی ارزش محصولتان آن‌طور که بایدوشاید قوی نیست که خریداران را متقاعد به خرید کردن سازد. نماینده‌های فروش خوب، امروزه بیان می‌کنند که برای کسب میزان خوبی از فروش در این دوره و زمانه با این شرایط دشوار، شما می‌باید خریدارانی را پیدا کنید که شدیداً به آن احتیاج دارند. همچنین این روزها این جمله را بسیار می‌شنوید که افراد از خود می‌پرسند که آیا این محصول ویتامین است (خوب است آن را بخریم) یا آسپرین (حتماً باید آن را بخریم)؟
زمان‌بندی کردن برای بازار کار اشتباهی است: شما باید چند سالی از بازار فعلی جلوتر باشید و قطعاً خریداران در این مرحله برای این راه‌حل‌ها و دستاوردهای ویژه و جدید شما آمادگی ندارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

حرف های موفقیت از زبان کارآفرینان - بخش اول

علی معقولی جوان نیشابوری که با توصیه های آقای دکتر جهانگیری کارآفرین برتر کشور در پایش به موفقیتهایی دست پیدا کرد. و توصیه های دکتر جهانگیری به جوانان. علی معقولی اکنون حدود ۱۰۰۰نفر با کسب و کارش مرتبط هستند.

ویدیو زیر را ببینید.


کار آفرین نیشابوری و حرف هایی در مورد دکتر جهانگیری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

درس‌های کسب و کار برای یک کارآفرین جوان، از زبان یک کارآفرین جوان ( بخش دوم)

جوانی شما باعث می‌شود که بتوانید کارهای متفاوت و ریسک‌های زیادی انجام دهید که افراد مسن‌تر در مقام مساوی با شما نمی‌توانند انجام دهند. شما بر خلاف رقیب خود،‌ جوان و مجرد هستید، شانس‌های زیادی دارید و لزومی ندارد که نگران سیر کردن شکم فرزندان خود باشید.

جوانی شما، ضامن انرژی و قوای فکری شماست. به عنوان یک شخص جوان کارها را از ابتدا شروع کنید و نگذارید تا پایه‌های شغلی که ایجاد می‌کنید، سست بنا شود. و اگر در این جریان نیاز به حقوق پیوسته دارید، در کنار توسعه دادن شغل جدید، شغل قبلی‌تان را که تنها منبع تأمین سرمایه‌ی اولیه‌تان بوده، رها نکنید.
تا اگر شغل جدیدتان عملکرد مناسبی نداشت، دوباره فعالیت‌های خود را در زمینه‌ی شغلی قبلی‌تان افزایش دهید و درآینده دوباره با دقت و آگاهی بیشتری به توسعه و تکامل طرح شغلی‌تان بپردازید.
راه عاقلانه این است که قبل از شروع شغل جدید و به مخاطره انداختن خود، موفقیت شغل خود را ارزیابی کنید. یافتن پشتوانه‌ی مالی اولیه برای شغل جدید دشوار است. لذا شاید کار نیمه وقت، تنها راهی است که شما را در رسیدن به اهدافتان موفق می‌سازد. من موقع شروع کارم خیلی خوشبخت بودم، چون از قبل برنامه‌ریزی داشتم و از کودکی پول‌هایم را پس‌انداز کرده بودم. اگر شما تا به حال این کار را انجام نداده‌اید، همین حالا به بانک بروید و حساب پس‌انداز برای خود باز کنید. نه حساب جاری بلکه حساب پس‌انداز باز کنید و مادامی که برای توسعه‌ی شغل‌تان به آن نیاز نداشته باشید،‌ از آن برداشت نکنید.
سعی کنید پول‌تان را مادامی که طرح شغلی‌تان هنوز جوان است افزایش دهید. با رشد توسعه‌ی شغل‌تان، این پول را به کار گیرید و آن را دوباره جایگزین نمائید. در کنار پرداخت‌ هزینه‌های زندگی‌تان بیشترین مقدار ممکن را پس‌انداز کنید تا موقع توسعه‌ی شغل‌تان این پول را پشتوانه خود سازید،‌ سپس شما باید توجه کامل خود را روی توسعه‌ی شغل‌تان متمرکز سازید. مدرسه و کارهای مربوط به آن موانعی هستند که مختص کارآفرینان جوان می‌باشند. اولویت‌دهی به کارهایتان بسیار مؤثر خواهد بود.
مهم نیست که چقدر موفقیت از شغلتان عاید شما شود و یا اینکه چه زمانی را به آن اختصاص دهید. کارهای مربوط به درس و مدرسه باید در اولین اولویت شما قرار گیرند. خیلی راحت است که برای رسیدن به میلیون‌ها دلار پول، تکالیف مدرسه را انجام ندهید و یا این که در مدرسه توجه‌تان به درس را کمتر کنید ولی باید بدانید که درس چیزی است که در آینده با گسترش و ادامه‌ی شغل‌تان در زندگی به شما کمک خواهد کرد. وقت خاصی را برای انجام تمرینات مدرسه اختصاص دهید و وضعیت مطلوب نمراتتان را حفظ کنید. هیچ کس حاضر به ارتباط با شخصی که نتوانسته درس خود را تمام کند و در مدرسه شکست خورده است، نمی‌باشد. زمانی که شروع به بالفعل در آوردن طرح شغلی‌تان کردید، بدانید که هم‌اکنون شما به موفقیت رسیده‌اید و این روحیه‌ی کارآفرین و آرزوهایتان شما را در زندگی یاری خواهد داد. حتی اگر نتوانستید به خوبی آن را پیاده کنید بدانید که به تجربیات شغلی فراوانی دست یافته‌اید که دیگر همسن و سال‌هایتان از آن بی‌بهره‌اند.
شما جوانی خود را برای کسب برتری صرف می‌کنید، پس باید همیشه آماده باشید و همواره مثبت فکر کنید که موفق خواهید شد. هرگز از بالا بردن مقام شغلی و ترقی دادن شغل خود بازنایستید و هرگز از موفقیت نترسید.
نویسنده : دی.جی.هانا
References : WWW.Zeromillinon.co

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

درس‌های کسب و کار برای یک کارآفرین جوان، از زبان یک کارآفرین جوان ( بخش اول)

پیش از آن که با ایجاد یک شغل جدید خود را به مخاطره بیاندازید، وقت خود را برای لذت بردن از آنچه تاکنون انجام داده‌اید، صرف کنید و بدانید آنچه که انجام می‌دهید به طور کامل به موفقیت منتج نمی‌شود و چیزی که در این بین مهم است تجربیاتی است که بدست خواهید آورد.

نگاه بهتری به افراد جوانی که روزانه با آنها ارتباط دارید، بیاندازید؛ و تلاش‌هایی که برای متمایز ساختن خود از آن‌ها انجام می‌دهید و نتایجی را که از این تلاش‌ها بدست می‌آورید،‌ در نظر بگیرید و بدانید که تنها با سعی و تلاش است که شما از افراد همسان موفق‌تر شده‌اید.
شما به عنوان یک کارآفرین جوان، با موانع شخصی و شغلی زیادی روبرو خواهید شد که برای رسیدن به موفقیت باید آن‌ها را متحمل شوید. بعضی از این فاکتورها، موانع واقعی هستند، مثل اینکه چگونه و از چه طریقی برای شغل خود پشتوانه‌‌ی مالی تهیه کنید و اینکه چگونه خانواده، مدرسه و شغل خود را به طور همزمان مدیریت کنید. بقیه فاکتورهایی که در موردشان بحث می‌کنیم،‌ چیزی جز موانعی که خودمان برای خود ایجاد می‌کنیم، نیستند. مثلاً نگرانی در مورد سن و سطح تجربیات‌مان در برخورد با مشتری. این‌ها چیزی جز یک سری بازی‌های فکری که سبب عقب افتادن موفقیت می‌شوند، نمی‌باشند. به عنوان یک کارآفرین جوان شما باید بر این موانع غلبه کنید، تا به موفقیت دست یابید.
در اولین تلاش برای ایجاد یک شغل موفق، بدون شک شما به دفعات با مشکل روبرو خواهید شد. برای جلوگیری از ایجاد حس شکست در این شرایط غیرقابل اجتناب، نگاهی به اطراف خود بیاندازید. افراد زیادی را خواهید یافت که مشغول کارهایی هستند که از آن‌ها لذت نمی‌برند. انجام این گونه شغل‌ها هیچ هدفی بجز تأمین هزینه‌های جاری زندگی را برای آن‌ها تأمین نخواهد کرد.
همچنین افراد مسن‌تری را خواهید یافت که به شغل‌های بی‌جنب و جوش مشغول هستند. آن‌ها هیچ کنترلی بر موفقیت آینده‌ی خود ندارند. صبح از خواب بلند می‌شوند، سرکار خود می‌روند، برمی‌گردند، می‌خوابند و دوباره صبح روز بعد را به همین ترتیب شروع می‌کنند. در حالیکه شما همواره و در طول زندگی خود درگیر کسب تجربیات شغلی پویا هستید. سن شما نباید آسیبی به مسیر موفقیت شما برساند. بلکه باید به عنوان یک مزیت شما را به سوی اهدافتان سوق دهد.
برای یک کارآفرین جوان کاملاً‌ طبیعی است که در ارتباط با افراد مسن‌تر، احساس ناامنی نماید. ولی باید بدانید که نه تنها این طرز تفکر شما را به جایی نخواهد رساند، بلکه مشتریان را نیز به سوی رقبایتان سوق خواهد داد. در ابتدا درخواست عقد قرارداد با افراد مسن‌تر برایم مشکل بود. من شغلی در ارتباط با راه‌حل‌هایی در وب ایجاد کردم و فکر می‌کردم "چرا مردم حاضر می‌شوند برای خلاقیت من پول پرداخت کنند" با این که می‌دانستم طرح‌های من بالاتر وبهتر از طرح رقبایم بود. هر چند دفاع از کار خود در برابر مشتریان و منتقدین یک عکس‌العمل کاملاً طبیعی است ولی باید توجه داشته باشید که در دفاع از موقعیت خود؛ منجر به دعوا با مشتری نشوید. پرورش دادن حس ناامنی در خود،‌ موجب خواهد شد که این نگرانی در فکر افرادی که با آن‌ها سر و کار دارید نیز رشد کند. آن‌ها همواره نگران این موضوع خواهند بود که آیا خدمات شما برای آن‌ها سودمند خواهد بود یا نه. اگر این شیوه‌ی تفکر در شما ادامه یابد،‌ باعث خواهد شد که به جای اینکه توجه‌تان را روی بهبود کارهایتان متمرکز کنید، خود را به خاطر هر گونه خطایی سرزنش نمائید که این یک اشکال کشنده محسوب می‌شود. جوانان باید سرمایه‌های شغلی تلقی شوند و نه محکومان به اشتغال.

ادامه در بخش دوم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰